{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی دندانه‌ دار کرد در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی دندانه‌ دار کردن‌ &.tv):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند , (.n): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (.iv , مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن, معنی دندانه‌ دار کردن‌ &پفذ):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند پ (پئ): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (پهذ پ مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن, معنی bjbاji‌ bاc lcbj‌ &,tv):faا;cbd‌ ;ctتj‌، fا sjb krdb lcbj‌، fا sjb , (,n): sjb bm jsoi‌اd‌، bmتاsاxd‌، bmfg‌ lcbj‌، rcاcbاb sdاii‌ cskd‌ xbjbاji‌;vاcd‌، uib jاki‌، ljتch‌، (,iv , krdb abj‌، fا rcاc bاb اsتobاk‌ lcbj‌، adاc bاc lcbj, معنی اصطلاح دندانه‌ دار کردن‌ &.tv):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند , (.n): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (.iv , مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن, معادل دندانه‌ دار کردن‌ &.tv):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند , (.n): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (.iv , مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن, دندانه‌ دار کردن‌ &.tv):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند , (.n): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (.iv , مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن چی میشه؟, دندانه‌ دار کردن‌ &.tv):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند , (.n): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (.iv , مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن یعنی چی؟, دندانه‌ دار کردن‌ &.tv):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند , (.n): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (.iv , مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن synonym, دندانه‌ دار کردن‌ &.tv):بشاگردی‌ گرفتن‌، با سند مقید کردن‌، با سند , (.n): سند دو نسخه‌ای‌، دوتاسازی‌، دوبل‌ کردن‌، قرارداد سیاهه‌ رسمی‌ زدندانه‌گذاری‌، عهد نامه‌، کنترات‌، (.iv , مقید شدن‌، با قرار داد استخدام‌ کردن‌، شیار دار کردن definition,